گلهای بهشت سایبانت / یک دسته ستاره ارمغانت / یک باغ از گلهای نرگس / تقدیم وجود مهربانت .

تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو / تو شدی زندگی من ، همه یادم شده تو / یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود / می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو .

دستم از دستت جداست / این تمام ماجراست / دلخوشم شاید بیایی / فردا هم روز خداست .

خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان / باید از جان بگذرد هرکه شود عاشقشان / روز اول که سرشتند ز خاکی گلشان / سنگی اندر گلشان بود ، همان شد دلشان .

زندگی را از درختان آموختم ، شکست را پذیرفتم و دوباره جوانه زدم .

ساحل دلت را به خدا بسپار ، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد .

قاصدک ! شعر مرا از بر کن ، برو آن گوشه ی باغ ، سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش و بگو باور کن ، یک نفر یاد تو را دمی از دل نبرد .

هر روز برایت رویایی باشد در دست ، نه دور دست ، عشقی باشد در دل ، نه در سر ، و دلیلی باشد برای زندگی نه برای روز مره گی .

یادت باشه زیر گند کبود / تو بودی و من و کلی آدمای حسود / تقصیر همون حسوداست که حالا / هستی ما شده یکی بود یکی نبود .

دوستی مثل درخته ، اینکه چقدر میتونه بلند بشه مهم نیست ، اینکه چقدر ریشه اش میتونه عمیق بشه مهمه .

  • 20 جولای 2010
ادامه مطلب
برج حمل (فروردین)

شما بیشترین کارت ها، گل ها، و شکلات ها را هدیه می گیرید. البته فکر کنم بدتان هم نمی آید که خودتان هم برای خودتان گل و شکلات بفرستید!
برج ثور (اردیبهشت)

یک دسته گل قاصدک، شکلات های ارزان قیمت و شامی در یک رستوران فَست فود؟ نگران نباشید، احتمالاً دارید کابوس می بینید!
برج جوزا (خرداد)

متولدین این ماه مثل سایر کارهایشان، امشب هم با دو نفر قرار دارند، و آخر شب را هم با دوستانشان برنامه می گذارند.
برج سرطان (تیر)

فکر می کنم برای متولدین این ماه هیچ هدیه ای از یک دستمال ابریشمی گلدوزی شده و یک بسته شکلات قلب شکل بهتر باشد.
برج اسد (مرداد)

یک شاخه گل رزی که معشوقتان برایتان فرستاده است اصلاً خوشحالتان نمی کند. فکر می کنید لیاقت حداقل صدها شاخه گل را داشته اید!
برج سنبله (شهریور)

اصلاً دوست ندارید که جعبه شکلاتی را که هدیه گرفته اید را با کسی سهیم شوید. همه اش نگران این هستید که مبادا یکی به آنها ناخنک بزند یا گل هایتان را بو کند!
برج میزان (مهر)

به هر کسی که می شناسید کارت ولنتاین می فرستید: آرایشگرتان، معلم هایتان، بقال محل، پسر خاله ی بقال محل و…دوست ندارید هیچ کس این شب احساس تنهایی کند.
برج عقرب (آبان)

برخلاف معمول شما اصلاً دوست ندارید که شب ولنتاین شام را بیرون صرف کنید. ترجیح می دهید یک شب رویایی را در خانه در کنار معشوقتان بگذرانید!
برج قوس (آذر)

اصلاً دوست ندارید برای کسی کارت ولنتاین بفرستید! اگر کسی بیشتر از آن چیزی که منظور شما بوده از آن کارت استنباط کند چه؟ به خاطر همین خودتان را به فراموشی می زنید که انگار یادتان رفته ولنتاین چه روزی است!

برج جدی (دی)

بوی گل شما را به عطسه می اندازد و اصلاً هم از شکلات خوشتان نمی آید! درعوض به نظرتان هیچ چیز برای ولنتاین بهتر از یک هدیه ی گران قیمت نیست!
برج دلو (بهمن)

دوست ندارید از روال عادی زندگی بیرون بیایید. همان چای گیاهیتان را می خورید و اصلاً هم فکر نمی کنید خوردن کمی شکلات باعث شود که مثل بقیه شوید!
برج حوت (اسفند)

عاشق اینجور مراسم ها هستید! اصلاً به امید همین روزها زندگی می کنید! فکر میکنید اگر هر روز زندگی ما آدم ها ولنتاین بود و همه به هم گل و شکلات هدیه میدادند، دنیا بهشت می شد!

  • 20 جولای 2010
ادامه مطلب

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - دریا............

حسرت نبرم به خواب آن مرداب

کآرام درون دشت شب خفته ست

دریایم و نیست باکم ازطوفان

دریا همه عمر خوابش آشفته ست

شفیعی کدکنی

  • 20 جولای 2010
ادامه مطلب

40 Distance -    کاش

کاش یک لحظه به جایم بودی
تا بدانی که چه دردی دارد: ….

کاش

کاش یک لحظه به جایم بودی

تا بدانی که چه دردی دارد:


وقتی اندازه سنگینی یک کوه، دلت غمگین است

و به اندازه تنهایی یک چاه، تو هم تنهائی

و به اندازه آوارگی باد، تو هم آواره

کاش یک لحظه به جایم بودی

تا بفهمی که چه دردی دارد:

باغبانی که تبر می سازد

و درختی که به اندیشه هیزم شدن از سبز شدن دل کنده

و اجاقی که از آتش خالیست

کاش یک لحظه به جایم بودی

تا بدانی که چه دردی دارد:

وقتی از عشق نداری سهمی

و در آنجا که دلی هست وسیع

نیست یک ذره برایت جایی

کاش یک لحظه به جایم بودی…

نه!! پشیمانم از این گفته خویش

که اگر یک لحظه

و فقط یک لحظه

تو به جایم بودی می شکستی آسان

نه!! پشیمانم از این گفته خویش

کاش هرگز تو نباشی چون من…!

  • 17 جولای 2010
ادامه مطلب

Khastegi -    خسته ام

هنوز کابوس رفتنت را
بیدار نشده ام
با وجود این همه زمان !

خسته ام

هنوز کابوس رفتنت را

بیدار نشده ام

با وجود این همه زمان !

صدای سکوتت می آید

از لای نسیم

که بی خیال ، چشمهایم را می بَرد

می بَرد تا ناکجای هزار کجای نامعلوم !

و آنجا رهایم می کُند

بی نشان …

امشب تنهایم

و اندوه شب ، آزرده ام می کند …

دیگر از خیالت خسته ام !

و سهم من

از تمام تو

واژه ای جوهری است از نامت

که ذهن سپید کاغذ را

لک می کند

سیاه !

و حسرتی می نهد بر دلم

سخت

سنگین !

و فقط خدا می داند که

جای خالیت را هیچ ستاره ای پر نمی کند…

بیا و ببین که چقدر

بی رحم شده ام این روزها!

تمام شعرهایم را می سوزانم

پنجره ها را می بندم

با خیالت می جنگم

و دیگر نم نم باران عاشقم نمی کند

رنگ آبی زیبا نیست

و از همه بدتر اینکه

دوستت ندارم !

باز هم دروغی کبود…

خنده ام می گیرد!!!

از همه خسته ام

خسته از همه

بیش از همه از خویش

هنوز هم

یادت ویرانم می کند

و آوار

می شود بر لحظه هایم

و هیچ دستی

یاور آبادانیم نیست

هیچگاه نبوده !

خویشتن را از یاد برده ام

ودر این غروب غریب ،

گریه امانم را بریده

لعنت بر من که دوستت دارم هنوز

لعنت بر تو که دوستم نداشتی هرگز!

و امشب باز

بی تواشکهای این آواره ی همیشه تنها

در باریکترین کوچه های صبرش

سرریز می شوند

آسان

بچه گانه

وتنها…

و این است

تقدیر بدون تو…!!!

  • 17 جولای 2010
ادامه مطلب