خانواده مستحکم خانواده ای است که اعضای آن سخن گفتن با یکدیگر را دوست دارند و از همنشینی و هم صحبتی با یکدیگر لذت می برند و هیچ جمع و کار دیگری را به درکنار هم بودن ترجیح نمی دهند.
انسان برای یافتن پاسخ نیازهای عاطفی به گفتوگو با دیگران احتیاج دارد.
اگر افراد خانواده زمان مشخصی را به گفتوگو با یکدیگر اختصاص دهند، فن بیان و مهارت گفتوگو در آن ها بیشتر رشد کرده و در نتیجه ارتباطی مبتنی بر پذیرش در میان آن ها محقق می شود و به این ترتیب همسران، والدین و فرزندان، یکدیگر را بهتر می پذیرند.
بقیه در ادامه ی مطلب
این روزها دلایل متعددی کاهش گفتوگوی حضوری و چهره به چهره میان والدین و فرزندان را موجب شده است. در حقیقت با پیچیده شدن مناسبات اجتماعی در سطح کلان شهرها، میزان ارتباطات کلامی و اعتماد میان والدین و فرزندان کاهش یافته و در مقابل آنها با برخی از کدهای کلامی، هدف خود را بیان میکنند.
از طرفی دیگر، با رشد مالی، تحصیلی و اطلاعاتی خانواده ها و همچنین تغییر هنجارها و ارزش های شان کیفیت مکالمات میان آنها نیز کاهش پیدا میکند و هر چه افراد به سمت ارزشهای مادی پیش روند، ارزشهای معنویشان کاهش خواهد یافت.
با گسترش جوامع و افزایش سطح توقعات و انتظارات، افراد رشد اقتصادی را نوعی منزلت اجتماعی تصور میکنند. در این صورت بیشترین ساعات روز را صرف امرار معاش و کسب درآمد میکنند و در نتیجه بهصورت افراطی به سمت فردگرایی مطلق و رشد مادی صرف روی میآورند.
در نهایت، در پایان روز، زمانی که والدین از کار فارغ میشوند و به منزل میآیند از فرط خستگی حتی توانایی صحبت کردن با فرزندان و همسرشان را نیز ندارند. در واقع با افزایش اشتغالات فکری و مشغلههای کاری در عصر جدید، والدین و فرزندان نسبت به نسلهای گذشته زمان کمتری را با هم و در کنار هم سپری می کنند.
کودکان و کامپیوتر
علاوه بر این زندگی ها گسترده تر و سرگرمی ها متنوع تر شده است. افراد خانواده هر کدام برای خود اتاق جداگانه ای دارند و به همین دلیل هرکس مشغول به کارهای مورد علاقه اش می شود تا حدی که نه تنها ارتباط والدین و فرزندان بلکه رابطه میان خواهر و برادرها هم محدودتر شده است. به علاوه تنوع این سرگرمی ها با فناوری های نوین عجین شده و در نتیجه تحرک فرزندان را کاهش داده است، تا حدی که کار با اینترنت و بازی های رایانه ای، فرزندان را مدت های طولانی پای کامپیوتر می نشاند و با اینکه پدر و مادرها، در منزل حضور دارند فرزندان با آن ها ارتباط کلامی ندارند.
رسانه عامل دیگری است که ارتباطها را موزائیکی کرده است. همانطور که موزائیک ها در کنار هم قرار میگیرند اما به هم ارتباطی ندارند، جاذبه های رسانه نیز، افراد را به خود جلب میکند و همه افراد خانواده، فقط مجذوب این جعبه جادویی میشوند.
در حقیقت هرچه مشغولیات ما فراوان و جدیدتر شود شکاف بین دو نسل هم افزایش پیدا کرده و آنها احساس میکنند دیگر نقاط مشترکی وجود ندارد که در مورد آنها صحبت کنند.
خانواده در فرایند زندگی اجتماعی، کاردکردهای بسیار با اهمیت تر از آن چه تا کنون شنیده و خوانده ایم دارد لذا به نفع اجتماع است تا از این نهادهای کوچک اما مهم به طور مؤثری حمایت نماید.خانواده بستر ارتباط است و گفتگو در خانواده زمینه اصلی ارتباط است. قطع ارتباط کلامی در خانواده یا کم شدن آن رابطه معناداری با افزایش ناراحتی های روحی در بین افراد خانواده دارد.
همکاران، همسالان، تلویزیون و اینترنت به سرعت فرصت گفتگو در بین اعضای خانواده را از آنها گرفته است و این مشکل روز به روز در حال افزایش است به نحوی که از گزارشهای والدین به مدارس و بلعکس، سوابق دادگاههای خانواده و گلایه های زوجین از یکدیگر و همچنین تنهایی بزرگسالانی چون پدربزرگ و مادربزرگ این مسئله خود را به خوبی نشان می دهد.
فهم اهمیت و لذت در کنار هم بودن و گفتگوی خانوادگی نیاز به آموزش دارد. آموزشی که پیچیده و پر هزینه نیست زیرا بنیانهای فطری و فکری این آموزش در نهاد خانواده ها وجود دارد اما چه در برنامه های آموزشی مدارس و چه در رسانه ها به صورت مشتقیم و غیر مستقیم باید به این مهم اشاره شود.
رفتارهایی که والدین بهتر است رعایت کنند:
– والدین سعی کنند تا فرزندان شان و نیازهای آن ها را درک کنند.
– در اوقات فراغت فرزندان، مشارکت داشته باشند.
– خود را به جای آن ها بگذارند.
– رفتارهایی را بروز دهند که باعث افزایش رفاقت و دوستی شود.
– سعی کنند خود را به دیدگاه های فرزندان و انتظارات آن ها نزدیک تر سازند.
رفتارهایی که فرزندان بهتر است رعایت کنند:
فرزندان هم بایستی احترام گذاشتن به والدین را فراموش نکنند.
شرایط سنی و زندگی آن ها را درک کنند.
به ارزش های آن ها بی احترامی نکنند.
مشکلات و خواسته های خود را با لحنی مناسب بیان کنند.
چنین دستورالعمل هایی روابط والدین و خانواده را سالم تر و جمع کوچک خانواده را که پدر در آن به عنوان مظهر قدرت و اقتدار سالم و مادر به عنوان مظهر مهر و علاقه نمود پیدا میکند، پایدارتر می سازد. بدیهی است که هر چه خانواده انسجام بیشتری یابد، جامعه نیز مدرنتر و در نتیجه بشریت به پیشرفتی معقولانه دست خواهد یافت.