asheganeh.ir 31 - پاییز، بمان کجا می روی؟ من هنوز دلتنگم

پاییز بمان
کجا می روی؟
من هنوز دلتنگم
هنوز دستهایش را نگرفته ام/
پاییز بمان
قول داده بود
تا تو نرفته ای برگردد
قول داده بود
زردی برگها را
زیر پایمان حس کنیم/
پاییز بمان
وقت رفتن نیست
من هنوز نگفته ام دوستش دارم!/
پاییز بمان
زمستان که بیاید و
گرمِ دستانش نباشد
سرما امانم نمی دهد/
پاییز بمان
هنوز بر نگشته است
هنوز جایش خالیست
هنوز منتظرم/
پاییز بمان
می ترسم تا ابد در زمستان دفن شوم…

  • 21 دسامبر 2012
ادامه مطلب

 

 

americano - از  وحید شیردستیان

مانند قهوه ی اسپرسو هستی
بوی مدهوش کننده ای داری
اما چه کنم ،که تلخی
باید به زور شکر بنوشمت
وحید شیردستیان

  • 1 نوامبر 2012
ادامه مطلب

 

 

21 - فراموش

غفلت کرده ای “مادر”…..

پشت یک قلب “عاشق” فرزندت آرام آرام جان میسپارد

و تو “فراموش کردن” را به او نیاموخته بودی

 

 

  • 21 اکتبر 2012
ادامه مطلب

 

12066814748306172811 - وقتی دلت میگیره

وقتی دلت میگیره
وقتی از همه جا رونده و مونده شدی
تنها کسانی که بدون نگرانی
میتونی حرف دلت رو بهشون بزنی
و با جون و دل به حرفات گوش میدن
پدر و مادر هستن♥
خدا هیچ خونه ای رو از وجودشون خالی نکنه
و اگر در بینمون نیستن خدا رحمت کنه
و روحشون شاد و قرین رحمت باشه…..!

 

  • 14 اکتبر 2012
ادامه مطلب

88829643451506085017 - گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد

 

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد
و برمی گشت !
پرسیدند :
چه می کنی ؟
پاسخ داد :

در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم …
گفتند :
حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است
و این آب فایده ای ندارد
گفت :
شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،
اما آن هنگام که خداوند می پرسد :
زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم :
هر آنچه از من بر می آمد !

  • 7 اکتبر 2012
ادامه مطلب