ای قاصدک عشق ز معشوقم چه خبر / ای سفیر هرچه مسافر ز معشوقم چه خبر / گر بدیدی رخ زیبای معشوقه ی من / خبرش کن ز احوال دل غم زده ی من .

عکس تو ، رو طاقچه ی قلب منه / بهترین خاطره ی عمر منه / دل اگه بخواد بیفته بشکنه / عکستو طوری گذاشتم نشکنه .

آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم / عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم .

ما زاده شده ایم که دوست بداریم کسانی که بر قلبمان زخم ایجاد نمودند .

هر آنکه از رفاقت دم میزند / ولی ناخودآگاه از خیانت دم میزند .

بچه که بودیم ، بچه بودیم ، بزرگ که شدیم ، بزرگ که نشدیم هیچ ، دیگه همون بچه هم نیستیم ، برای عشق پاک بچه گی هایم دلم تنگ است .

لای خاطرات تلخم یاد تو همیشه شیرین / تا ابد فکر تو هستم نازنین رفیق دیرین .

اگر نمک باعث شوریست عجب است که یار من این همه نمک دارد و شیرین است !

چرا غم ها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین شهرم ، بیا هی دوست با من باش که من تنهاترین تنهای شهرم .

چه می شد دستانم به دستانت گره می شد / چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد / چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد / چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد / چه می شد گل هایی را که هدیه دادم / در قلب تو سبد سبد عشق می شد .

  • 15 ژوئن 2010
ادامه مطلب