بوی باران می آید !!!!
و بهار در راه است
اما …
من بهار را بی تو باور ندارم
حتی بهار هم مرا با تو باور کرده بود
تو که نیستی
او هم مثل من در این خانه غریب می ماند.
کاش می شد تمام روزها را خلاصه کرد در روز آمدن تو
روزی که همه بهار را به تو تبریک بگویند و تو را به من….
روزگار عجیبی ست
یکی بود و یکی نبودمان جاری ماند
در رگ خاطرات منی که هیچوت نبودم و تویی که همیشه هستی.
سکوت را بدرقه ی راهت می کنم
نه اینکه سکوت علامت رضایت است
گاهی سکوت نماد دردیست که توان فریادش نیست……
تنها کلامی مانده تا آغاز بهار
سهم من از بهار تو ..
انتظـــــــــــــــار