ImageHandler.ashx - برنامه ریزی یک رابطه عاشقانه

ارتباط احساسی، مجموعه‏ای از احساسات فردی‏ست که کنار هم جمع می‏شود تا بین دو نفر پیوند برقرار کند. واژه‏ی «احساسی» به معنی برانگیختن احساسات بسیار است. این احساسات می‏تواند عصبانیت، غم، لذت، عشق یا یکی از هزاران حسی باشد که انسان‏ها تجربه می‏کنند. «ارتباط»، پیوندی‏ست با فرد یا چیزی دیگر. ممکن است شما با کسی که احساس قوی نسبت به او دارید یا عاشقش هستید، در یک رابطه باشید اما او با شما احساس دوری نماید و به ندرت در مورد احساساتش با شما صحبت کند. این نوع روابط، روابط دوستانه یا زندگی کردن کنار یکدیگر است. بدون ارتباط احساسی قوی، چنین روابطی، خیلی زود از هم پاشیده می‏شود زوج‏هایی که سعی می‏کنند در حد توانشان، بیشتر درباره‏ی همدیگر بدانند، رابطه‏ای احساسی بینشان ایجاد می‏شود.

نشانه‏ی حقیقی وجود یک ارتباط احساسی، این است که هریک از دو نفر، دیگری را به درون خود راه بدهد.

از طریق مکالمه‏ی محبت‏آمیز و همراه با تفکر، به پیچیدگی‏های درون هم پی می‏برید و در می‏یابید که چه چیز موجب شادی طرف مقابل‏تان می‏شود، چه چیز عصبانی‏اش می‏کند و چه‏چیز او را به اوج لذت می‏رساند.

 

بقیه در ادامه ی مطلب

  • 3 آوریل 2011
ادامه مطلب

2141331631463820625018115088130631402134137 - راز دوستی های ماندگار

عاشقانه

ما منظور یکدیگر را نمی فهمیم.خجالت می کشم نظر خود را مطرح کنم.نمی توانم موافقت همکارانم را جلب کنم.

مطمئنا شما هم بیگانه نیستید. اغلب ما ، تقریبا هر روز ، بارها این جمله ها را می شنویم. جمله هایی که هر یک به تنهایی نشان دهنده آنند که در روابط بین فردی انسان ها ، موانعی وجود دارد . اگر چه انسان کوشیده است پیچیده ترین ابزار های ارتباطی را به وجود آورد، اماهنوز هم از برقرار کردن یک ارتباط اثر بخش و رودرو ناتوان است.ارتباط نامؤثر موجب فاصله بین فردی وعمیقی می گردد که در همه جنبه های زندگی و همه بخش های جامعه ، تجربه می شود. رشد شخصیت و بهداشت روانی و جسمی ما با توانایی برقراری ارتباط رابطه دارد. در این مقاله دو مورد از موارد لازم برای ایجاد روابط بین فردی رضایت بخش ، به اختصار ، تو ضیح داده می شود:مهارت های مورد نیاز عبارتند از:

1) شناخت طرف مقابل

2) مهارت های گوش دادن

بقیه در ادامه

  • 3 آوریل 2011
ادامه مطلب

مرد جوانی , از دانشکده فارغ التحصیل شد . ماهها بود  که ماشین  اسپرت  زیبایی ،  پشت های یک  نمایشگاه  به  سختی را جلب کرده  بود و از ته  دل آرزو می کرد  که روزی صاحب آن ماشین  شود  .

مرد جوان  ، از پدرش  خواسته  بود  که  برای هدیه  فارغ  التحصیلی ، آن  ماشین  را برایش بخرد . او می دانست  که پدر توانایی خرید  آن را دارد  .

بلاخره  روز فارغ التحصیلی فرار سید  و پدرش او را به  اتاق مطالعه  خصوصی اش فرا خواند و به او گفت  :  من از داشتن  پسر خوبی مثل  تو بی نهایت  مغرور و شاد  هستم  و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا  دوست دارم  . سپس یک جعبه  به دست  او داد . پسر , کنجکاو ولی ناامید . جعبه  را  گشود  و در آن یک انجیل زیبا ,  که روی آن  نام  او طلاکوب شده بود ,  یافت  .

با عصبانیت  فریادی برسر پدر کشید  و گفت  :  با تمام  ما و دارایی که داری ،  یک  انجیل به من میدهی ؟

کتاب مقدس را روی میز گذاشت  و پدر را ترک کرد .

سالها گذشت  و مرد  جوان  در کار و تجارت موفق شد . خانه زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده  . یک  روز به  این  فکر افتاد  که پدرش , حتماً خیلی پیر شده  و باید  سری به او بزند . از روز فارغ التحصیلی دیگر او را  ندیده  بود . اما قبل از اینکه  اقدامی بکند  ، تلگرامی به  دستش رسید  که خبر فوت  پدر در آن بود  و حاکی از این  بود  که در , تمام اموال  خود را  به  او بخشیده  است . بنابراین  لازم  بود  فوراً خود را به خانه برساند  و به امور رسیدگی نماید .

هنگامی که به  خانه پدررسید  . در قلبش احساس غم و پشیمانی کرد . اوراق و کاغذهای مهم  پدر را گشت  و آنها را بررسی نمود  و در آنجا ،  همان  انجیل  قدیمی را باز یافت  . در حالیکه  اشک  می ریخت  انجیل  را  باز کرد  و صفحات  آن را ورق زد و کلید  یک ماشین را پشت  جلد آن  پیدا کرد . در کنار آن ،  یک برچسب با نام همان نمایشگاه  که ماشین  مورد نظر او را داشت  ، وجود  . روی برچسب تاریخ  روز فارغ التحصیلی اش بود  و روی آن نوشته  شده بود :  تمام مبلغ پرداخت شده  است  .

چند بار در زندگی دعای خیر فرشتگان  و جواب مناجاتهایمان  را از دست داده ایم  فقط برای اینکه به آن صورتی که انتظار داریم  رخ  نداده اند … ؟؟؟

  • 16 مارس 2011
ادامه مطلب