نویسنده آمریکایی

 gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سخنان رالف والدو امرسون

مقیاس ارزش انسان اهمیتی است که به وقت خود میگذارد . رالف والدو امرسون

فردا، غریبه‌ای، استادانه، درست آنچه را در همه‌ی زندگی به آن اندیشیده‌ایم و احساس کرده‌ایم، خواهد گفت. رالف والدو امرسون

آنگاه که انسان در برابر خود می ایستد، به نظر می رسد همه چیز سد راه اوست.رالف والدو امرسون

 بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 8 جولای 2012
ادامه مطلب

emam zaman - اس ام اس مخصوص تبریک نیمه شعبان و تولد امام زمان(عج)

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره

و المستشهدین بین یدیه  . . .

.

.

.

ای منتظران گنج نهان می آید /  آرامش جان عاشقان می آید

بر بام سحر طلایه داران ظهور /  گفتند که صاحب الزمان می آید  . . .

میلاد آقا امام زمان بر همگان مبارک

.

.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - اس ام اس مخصوص تبریک نیمه شعبان و تولد امام زمان(عج)

  • 15 جولای 2011
ادامه مطلب

144252193137253181171964119795229736174 - رازهای درباره مردان

روانشناسان، یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را نیاز به محبت ذکر کرده‌اند. آدمی در هر سن و مرحله‌ای از حیات خویش به محبت نیاز دارد و علاقه‌مند است که دیگران او را دوست بدارند و مورد محبت آنان قرار گیرد. در این راستا، مرد و زنی که با یکدیگر ازدواج کرده‌اند نیازهایی دارند که خواستار ارضا شدن آن ها هستند.

در ذیل ده مورد از نیازهای مردان مطرح شده است که آگاهی زنان از این نیازها می‌ تواند به درک بیشتر و گرم ‌تر شدن روابط بین زوج کمک کند.

1-  آرزوها و خواسته ‌های همسرتان را به یاد بیاورید.

بقیه در ادامه ی مطلب

  • 3 آوریل 2011
ادامه مطلب

کتابت رسید به دستم

یکی واژه

زمزمه ی

عــشــــــق،

و موهای تو را

احساس کردم

سرشار عطرها

شعله کشان میان کوچه ها

از دیدار تو گریزان.

……

هرچه را برای من تو نوشتی

تنها درز این کلام

اما بُرّان

تا مرا از آن خود کند و

تکانم دهد،

تا که از روح خود

تورا برانگیزم.

…….

نه مرهم درد توأم و

گردونه ی بی خوابی مرا به زیر می گیرد

و منطقم را تکه تکه می کند.

با دست های بسته

درستیزم با زمان و فضا،

احساس می کنم به سان تانتالوtantaloهستم

به سان پرومته، perometeo

و بدین سان و،

یکسره در عشق

دستان ذهن خود را

به سویت روانه می سازم.

……

از آن بامداد

به جانب پراگ دوانم.

روزها از دست هایم فرو می افتند و

زندگانی سر می خورد از من و

احساس می کنم که جهان

فصول خویش را از برای من pس می گیرد،

باد پائیز و

برف ها و زمهریر زمستان

به سان ملافه های تاخورده

در میان گنجه ی تاریک

سرنوشت من از راه می رسد،

……

برآنم تا هزارتوی پرگیرودار تورا ببینم

بی نخ و،گام به گام و

بدون دستانت،

با پاهای برهنه.

تا بدین سان خاک تو در تنم

همچون شیره ی گیاهان نفوذ کند و

فرا رسد به چشمانم،

تصویری از من نهان می کنی

در سایه سار هزارتوی

که چشم را هرگز

یارای پس زدن پرده اش نخواهد بود.

  • 5 آگوست 2010
ادامه مطلب