تقدیر من این بود که نفرین شده باشم

تبدیل به این سایه ی غمگین شده باشم

تقدیر من این بود در این غار مجازی

تنهاتر از انسان نخستین شده باشم

دادند به من جام عطش،باده ی آتش

تا مست از این خط فرودین شده باشم

ترس من از این است،اگر دیر بیایی

حتی به تو و عشق تو بدبین شده باشم

روزی که بیایی و دل ودین بربایی…

شاید من کافر شده بی دین شده باشم

تقصیر جنون بود که با عقل درآمیخت

نگذاشت که دیوانه تر از این شده باشم

  • 17 آگوست 2015
ادامه مطلب

یک روزحسرت خواهی خورد
روزی که در آ غو ش دیگری…
با فکر کردن به من…
آرام می شوی…

تنــــــــــــــــــــہایی یعـــــنے

تا صحبت از مــــــــــسافرت رفتن 

میشه….اولین چیزی که

یادت میاد این باشه که

هنذفری یادم نره!✖✖✖

بقیه در ادامه مطلب

  • 12 آگوست 2015
ادامه مطلب