نویسنده آمریکایی

 gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سخنان رالف والدو امرسون

مقیاس ارزش انسان اهمیتی است که به وقت خود میگذارد . رالف والدو امرسون

فردا، غریبه‌ای، استادانه، درست آنچه را در همه‌ی زندگی به آن اندیشیده‌ایم و احساس کرده‌ایم، خواهد گفت. رالف والدو امرسون

آنگاه که انسان در برابر خود می ایستد، به نظر می رسد همه چیز سد راه اوست.رالف والدو امرسون

 بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 8 جولای 2012
ادامه مطلب

 

507DeAngelis - سخنان باربارا دی انجلیس

هر گونه فقدان یا کمبود اعتماد به نفسی که در خود احساس می‌کنید فقط توهمی بیش نیست. شما مخلوق با شکوه و بی‌کم و کاست خالقی مهربان و صاحب شعور هستید. شما مقتدرتر از آنید که حتی فکرش را هم بکنید. باربارا دی انجلیس

تمامی آنچه به منظور خوشحالی و خوشبختی بدان نیاز دارید درون خودتان است.شما هستید که تصمیم می گیرید از آنچه اتفاق افتاده احساس خوشحالی و خوشبختی بکنبد با احساس بدبختی و درماندگی. تنها در این مواقع است که واقعا بر زندگی و سرنوشت خود مسلط می شوید و دیگر نمی کوشید چیزی را در بیرون از خود تغییر دهید. باربارا دی انجلیس

بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 7 جولای 2012
ادامه مطلب

 

1241990856 afson - سخنان ارد بزرگ

آدمیانی مانند گل های لاله ، زندگی کوتاه در هستی  و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند . ارد بزرگ

نادانی و پستی یک نفر در گذشته ، نمی تواند میدان انتقام از خاندان او باشد .  ارد بزرگ

رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست .   ارد بزرگ

بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

 

  • 7 جولای 2012
ادامه مطلب

19745843084797231496 - داستان زیبای عاشقانه

 

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست،
نگفتم: عزیزم، این کار را نکن.
نگفتم: برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده.
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه،
رویم را برگرداندم.
حالا او رفته
و من
تمام چیزهایی را که نگفتم، می شنوم.
نگفتم: عزیزم متاسفم،
چون من هم مقّصر بودم.
نگفتم: اختلاف‌ها را کنار بگذاریم،
چون تمام آن‌چه می‌خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است.
گفتم: اگر راهت را انتخاب کرده‌ای،
من آن را سد نخواهم کرد.
حالا او رفته
و من
تمام چیزهایی را که نگفتم، می‌شنوم.
او را در آغوش نگرفتم و اشک‌هایش را پاک نکردم
نگفتم‌: اگر تو نباشی
زندگی‌ام بی‌معنی خواهد بود.
فکر می‌کردم از تمامی آن بازی‌ها خلاص خواهم شد.
اما حالا، تنها کاری که می‌کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم.
نگفتم: بارانی‌ات را درآر…
قهوه درست می‌کنم و با هم حرف می‌زنیم.
نگفتم: جاده بیرون خانه
طولانی و خلوت و بی‌انتهاست.
گفتم: خدانگهدار، موفق باشی،
خدا به همراهت.
او رفت
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم، زندگی کنم.

  • 17 ژوئن 2011
ادامه مطلب

کجای این  جنگل شب پنهون می شی خورشیدکم

پشت کدوم سد سکوت

پر می کشی چکاوکم

چرا به من شک می کنی

من که منم برای تو

لبریزم از عشق تو و

سرشارم از هوای تو

دست کدوم غزل بدم

بغض دل عاشقمو

پشت کدوم بهانه باز

پنهون کنم هق هقمو

گریه نمی کنم نرو

اه نمی کشم بشین

حرف نمی زنم بمون

بغض نمی کنم ببین

سفر نکن خورشید کم

ترک نکن منو نرو

نبودنت مرگ منه

راهی این سفر نشو

نزار که عشق من و تو

اینجا به آخر برسه

بری تو مرگ من

از

رفتن تو سر برسه

گریه نمی کنم نرو

اه نمی کشم بشین

حرف نمی زنم بمون

بغض نمی کنم ببین

 

نوازشم کن و ببین

عشق می ریزه از صدام

صدام کن و ببین که باز

غنچه  می دن ترانه هام

اگر چه من به  چشم تو کم ام

قدیمی ام ، گم ام

آتش فشان عشقم و

دریایی پر تلاطم ام

شاید امشب ده ها بار این ترانه رو گوش کردم و با شنیدنش صندوقچه ی خاطراتم رو زیر و رو کردم

تازگی ها دلم بیش از پیش  می گیره

ای کاش های زیادتری به دلم هجوم می اره هر چی به سال نو نزدیک تر می شم

ترس و هراس عجیبی به دلم می ریزه

دوباره کوشه ی دنج اتاق و موسیقی هم دم من شدن

دوباره تو خودم شکستن و سکوت

دلم می خواست می تونستم داد بزنم اونقدر که همه ی بغض های فرو خوردم رو بیرون بریزم

ولی حتی توان این کار رو هم ندارم

مدتی است دوباره با خورشید قهر کردم

فقط سکوت می خوام و سکوت و سکوت

 

  • 31 مارس 2011
ادامه مطلب