asheganeh.ir 44 -  راستی‌ این روزا چی‌ داریم ؟؟؟

ده عدد زیادی بود تو بچه گی‌‌ هامون

تا ده می‌‌شمردیم قایم می‌‌شدیم

تا ده می‌‌شمردیم همدیگه رو پیدا می‌‌کردیم

همدیگه رو ده تا دوست داشتیم

یک تومن ، ده تا آبنبات

یک توپ ، ده تا همبازی

یکبار قهر ، ده بار آشتی‌

یک بغل ، ده تا بوسه‌

یک کوچه، ده تا همسایه

یک دیدار ، ده تا نامه

این روزا توپ داریم ، همبازی نداریم

توی کوچه مون همسایه نداریم

قهر داریم ، آشتی‌ نداریم

نامه ی عاشقونه نداریم

این روزا اندازه ده تا ، دیگه هیچی‌ نداریم

راستی‌ این روزا چی‌ داریم ؟؟؟

 

  • 25 دسامبر 2012
ادامه مطلب

 

79821086869380193908 - برای عشق

برای عشق تمنا کن ولی خار نشو
برای عشق قبول کن ولی غرورت را از دست نده
برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو
برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه
برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن
برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر
برای عشق وصال کن ولی فرار نکن
برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن
برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش
برای عشق خودت باش ولی خوب باش

 

  • 18 جولای 2012
ادامه مطلب

25772604199313076234 - کاش...

دیدی رو پاکت سیگار مینویسن:
دخانیات ، عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان اور است؟
.
.
.
کاش یکی هم روی کارت پستالهای عاشقونه ی ما مینوشت:
عشق ، عامل اصلی تنهایی و برای قلب ضرر دارد!!
ای روزگار

  • 27 مارس 2012
ادامه مطلب

120 1013 french rose wedding bouquet - مسافرخسته ی من

مسافرخسته ی من بار سفررو بسته بود

تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

می خواست که ازاینجا بره اما نمی دونست چرا

دلش پرازگلایه بودولی نمی دونست چرا

دفتر خاطراتشو توتاقچه جاگذاشت ورفت

عکسای یادگاریشو برای ماگذاشت ورفت

دل که به جاده می سپرد کسی اونوصدا نکرد

نگاه  عاشقونه  ای  برای  اون دعا  نکرد

حالا دیگه تو غربتش ستاره  سر نمی زنه

تولحظه های بی کسیش پرنده پرنمی زنه

با کوله بار خستگی تو جاده های خاطره

مسافرخسته ی من یه عمره که مسافره

 

 

  • 31 می 2011
ادامه مطلب

از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ

گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ

به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار

تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدانگهدار

بنویس مهلت موندن یه نفس بود

سهم من از همه دنیا یه قفس بود

بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم

سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم

من که تو بن بست غربت زخمی از آوار پاییز

فکر چشمای تو بودم با دلی از گریه لبریز

شب عاشقونه ی من چه حروم شد

مهلت بودن با تو چه تموم شد

ندونستم باید از تو می گذشتم

وقتی از غربت چشمات می نوشتم

بنویس مهلت موندن یه نفس بود

سهم من از همه دنیا یه قفس بود

بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم

سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم

  • 28 آوریل 2011
ادامه مطلب