عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی.اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است اگر دوری به طول انجامید ضعیف می شود اگر تماس دوام یابد به ابتذال می کشد اما دوست داشتن با این حالت نا آشناست.دنیایش دنیای دیگر است.

عشق یک جوشش یک جانبه است به معشوش نمی اندیشد که کیست؟یک خود جوش ذاتی است و از این رو همیشه اشتباه می کند.اما دوست داشتن همواره پس از آشنایی پدید می آید و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه همدیگر می خوانند و پس از آشنایی شدن است که ((خودمانی)) میشوند.دو روح دو نفر که ممکن است دو نفر با هم در عین رودربایسی ها احساس خودمانی کنند و سپس گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار یکدیگر احساس می شود.

عشق در دریا غرق شدن است و دوست داستن در دریا شنا کردن.

عشق همواره با شک آلوده است و دوست داشتن سراپا یقین است و شک ناپذیر.

  • 27 ژوئن 2010
ادامه مطلب