6 216x300 -    انگار...
asheganeh.ir


انگار ولگرد شده بودم…

انگار…



انگار ولگرد شده بودم…

به جستجوی نشانی ات به تمام جهان سر زدم اما نبودی…

به دور رفتم حتی به سرزمین خوشبختی در افسانه های پدربزرگ که حقیقت نداشت…
هیچ کس نبود…

انگار تو هم ولگرد شده بودی…

  • 2 آگوست 2010
ادامه مطلب
5 267x300 -    نقطه مزاحمت مرد
asheganeh.ir


سند ترانه گم شد

یه ورق موند و سیاهی

آخه قلبم دیگه ایستاد

بعد ِ این همه تباهی

نقطه مزاحمت مرد

سند ترانه گم شد

یه ورق موند و سیاهی

آخه قلبم دیگه ایستاد

بعد ِ این همه تباهی

گم شدم میون حرفام

گرچه گوشِت آشنا نیست

واسه تو مگه مهمه ؟

که میگن اون بین ما نیست

من به پایان ِ ترانه

می رسم با یه بهانه

مُردم از اینکه ندیدی

گریه های عاشقانه

حالا بهتر که نباشم

لااقل شعرام تمومه

منی که واسه ترانم

چشم تو می شد بهونه

ای بهونه ی ترانم

نقطه ی مزاحمت مُرد

غریبه مُراحم تو

تا کجا هوس تو رو برد ؟

من به پایان ترانه

می رسم با یه بهانه

مُردم از اینکه ندیدی

گریه های عاشقانه . . .

  • 2 آگوست 2010
ادامه مطلب
love amazing 94 73 400x400 - من می شنوم...
صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم
و می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب…
  • 2 آگوست 2010
ادامه مطلب

عاشقانه 400x400 - از چه بنویسم ؟؟


از چه بنویسم؟؟


از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟

از چه بنویسم؟
از چه بنویسم؟؟


از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟

از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان؟

از خاطراتی که با تو در باران خیس شد؟

یا از غزلهایی که هیچ وقت سروده نشد؟

از چه بنویسم ؟؟

از نامه هایی که هیچوقت بسویت نفرستادم ؟

یا از ترانه هایی که هرگز برایت نخواندم؟

از چتری که هرگز زیر آن نایستادیم؟

یا از بدرودی که هرگز بر زبان نیاوردیم؟

من عاشق بیابانی هستم که هرگز قسمت نشد با هم در آن قدم بزنیم…

من دل بسته درختی هستم که فرصت نشد اسممان را رویش حک کنیم…..

من منتظر پنجرهایی هستم که عطر تو را دوباره به من نشان دهد….

  • 2 آگوست 2010
ادامه مطلب

عاشقانه جدید 400x400 - برگرد............

می خواهم عمرم را


با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

برگرد!

می خواهم عمرم را

با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

برگرد!

باور کن

تقصیر من نبود

من فقط می خواستم

یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم

نمی دانستم گریه را دوست نداری

حالا هم هروقت بیایی

عزیز لحظه های تنهایی منی

اگر بیایی

من دلتنگی هایم را بهانه می کنم

تو هم دوری کسانی که دور نیستند

در راهند

رفته اند برای تاریکی هایت

یک آسمان خورشید بیاورند

یادت باشد

من اینجا

کنار همین رویاهای زودگذر

به انتظار آمدن تو

خط های سفید جاده را می شمارم .

  • 2 آگوست 2010
ادامه مطلب