نویسنده و فیلسوف بلژیکی

 gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سخنان موریس مترلینگ

به یاد داشته باشید که شادمانی به اندازه ی غم و غصه واگیردار است. نخستین وظیفه ی افراد شاد این است که دیگران را از شادمانی خود آگاه سازند.موریس مترلینگ

روح ما با این افکار پست و اندیشه های که از حدود معده و شهوت تجاوز نمیکند،آیا اگر از بین برود بهتر نیست!؟ موریس مترلینگ

 بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 9 جولای 2012
ادامه مطلب

 

نویسنده،هنرمند و نقاش امریکایی

 tnshinn - سخنان فلورانس اسکاول شین

چه خوب است که انسان بعضی وقتها به تماشای سحر برود تا با همه ی وجود، باور کند که آفتاب بی گمان خواهد دمید. اسکاول شین

قدرت شکست ناپذیر خدا هر مانعی را از سر راه بر می دارد. اسکاول شین

 بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 8 جولای 2012
ادامه مطلب

 

dale carnegie - سخنان دیل کارنگی

با دیگران بخند نه بر دیگران. دیل کارنگی

دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید. دیل کارنگی

برای رسیدن به آرامش باید دری آهنی بر روی گذشته و آینده کشید و تنها به زمان حال اندیشید. دیل کارنگی

اگر می‌بینی کسی به روی تو لبخند نمی‌زند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. دیل کارنگی

 بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 8 جولای 2012
ادامه مطلب

 

اگر امیدواری که رنجت بار نیکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپیچ . بزرگمهر

به بسیار گفتن آبروی خود مبر.بزرگمهر

دوستان برای شکار دشمنان چون تیر و کمان اند.بزرگمهر

ستوده و نیک فرجام کسی است که دادگر و نیکنام و در کردار و گفتار به هنجار باشد . بزرگمهر

آنچه دلخواه همه است جز تن درستی نیست ، که اگر کسی روزی از آن محروم شد آرزویی جز بدست آوردنش ندارد . بزرگمهر

فر و شکوه زمانی فزونی می یابد که دانا نزدمان ارجمند باشد ، و کام بدخواه را به زهر بی اعتنایی بیالایم .  بزرگمهر

برترین دانش ها یزدان پرستی است .  بزرگمهر

بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

 

  • 7 جولای 2012
ادامه مطلب

دل پر کینه ات آرام می گیرد اگر
و افکار گل آلودت زلال
و یا چشمان تار تو اگر شفاف می گردد
و شب، راحت تر از همیشه بر باغ رویا ها قدم را می نهی
زبان ، لکنت رها ، رندتر ، برنده تر ، گویاتر از حال
و اعضای وجودت، کلهم شادمان از این شود
تعلل نیست جایز
من خشکیده را بشکن….

اگر باغ وجودت غنچه می گیرد
وگر تاریکی تو ، ظلمت تو ، نور می گردد
اگر از ناخوشی هایت رها، بر مرکب صحت نشینی
و سنگت، شکل گوهر را به خود گیرد
چراغ لحظه هایت را اگر این روشنایئست
اگر از این شکستن بر تو سودیست
من از ماندن، بخود سودی نمی بینم
تعلل نیست جایز
من خشکیده را بشکن

ولی بعد از شکست این درخت پیر تنها
همان تنها صبور دشت تنهایی
دل پر کینه ات خون میشود
افکار گل آلود تو می خشکد
و چشمان تو نابینا و شب هرگز نمی خسبی
زبانت لال و اعضای وجودت کلهم افسرده میگردد
مرکب صحت، تو را بر زمین ناخوشی می کوبد آنگونه
که تا کوی اجل ، بر سینه پیمائی
چراغ لحظه هایت تا ابد خاموش می ماند

من از ماندن، بخود سودی نمی بینم
اگر از این شکستن، بر تو سودیست
تعلل نیست جایز
من خشکیده را بشکن

ولی ای یار بی همتا
بیا با دیدن خوبی، به چشمت سوی روشن ده
بیا با یاد خوبی ها، زلال افکار خود گردان
بیا با گفتن خوبی، زبان را نافذش کن
بیا با آب خوبی ها، چرک کینه از دل پاک گردان
و در آخر که ای زیبا
بدی، پیوسته بد مبآورد بر سر
توان تنبیه با خوبی
چو ما را سهم از این بازی شکست است
تو با خوبی مرا بشکن، که خوش باشی
تعلل نیست جایز
مکن پروا

من خشکیده را بشکن…

 

 

  • 28 می 2011
ادامه مطلب