asheganeh13 - جدید ترین اس ام اس های شب یلدا

چل بار بگو: چل تا چل رو چل بار چلوندم و برای چل تا چل بفرست تا شبه چله یه خبر چل کننده چلت کنه.
پیشاپیش شبه چله مبارک

اس ام اس یلدا

بیا ای دل کمی وارونه گردیم برای یکدگر دیوونه گردیم .اگه یلدا رو وارونه کنی میفهمی چرا این شب طولانی ترین شب ساله .قدر یک دلی (ادلی) ها رو بدونیم

asheganeh.ir  - جدید ترین اس ام اس های شب یلدا

  • 17 دسامبر 2012
ادامه مطلب

 

Nelson%20Mandela - سخنان نلسون ماندلا

هر روز صبح در جنگل آهوئی از خواب بیدار میشود که میداند باید از شیر تندتر بدود تا طعمه او نگردد ، و شیری که میداند باید از آهوئی تندتر بدود تا گرسنه نماند. مهم نیست که شیر باشی یا آهو ، با طلوع هر آفتاب با تمام توان آماده دویدن باش. نلسون ماندلا

مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی! حتی برای یک نفر نلسون ماندلا

  بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

  • 9 جولای 2012
ادامه مطلب

 

Benjamin Franklin - سخنان بنجامین فرانکلین

مخترع و دانشمند آمریکایی

فقیر برای سیر کردن شکمش در عذاب است و ثروتمند برای معالجه ناراحتی. بنجامین فرانکلین

 زندگی راستین شما زمانی است که کاری برای کسی انجام دهید که توان جبران محبت شما را نداشته باشد.بنجامین فرانکلین

 فراموش نکنید که نه تنها باید سخن درست را در جای درست بیان کنید، بلکه دشوار‌تر آن است که در جایی وسوسه‌انگیز، جلوی زبان خویش را بگیرید و سخن نادرستی نگویید. بنجامین فرانکلین

دهان خردمند در قلب اوست.بنجامین فرانکلین

بقیه در ادامــــــــــه مـــــــطــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــــــــب

 

  • 7 جولای 2012
ادامه مطلب

98457087771753308369 -  دلم باران می خواهد

گاهی دلم باران می خواهد
دلم می خواهد باران ببارد تا زیر باران قدم بزنم
از هوای بارانی لذت ببرم و تا دلم می خواهد گریه کنم
باران ببارد تا کسی اشکهای سرریز شده از چشمان مرا نبیند
گاهی مرد بودن سخت تر از سنگ زیر آسیاب بودن است
کاش کودک بودم تا برای ابراز احساسات تلخ و شیرین زندگی
مجبور به نقاب گذاشتن بر چهره خود نمی شدم
این هوای صاف این روزها هم گاهی مزاحم است

  • 22 ژوئن 2012
ادامه مطلب

زندگی … هوس نیست… اول فقط میشناختمت … یک روز باهات حرف زدم ، بعدا فقط یک دوست بودی ، یک کم گذشت ، بهترین دوستم شدی … همه حرفهام رو بهت میگفتم ، خوشحالی و ناراحتی همدیگر رو میدونستیم ، نصیحتم میکردی و دلداریم میدادی ، یا اینکه با خوشحالی من سهیم میشدی . زمان گذشت … کم کم به هم نزدیکتر شدیم ، از همه زندگی هم با خبر شدیم ، خوب و بدش مهم نبود … اینکه هردومون یکی رو داشتیم باهاش درد دل کنیم قشنگ بود . بازم گذشت … گذشت … گذشت … هر روز برام عزیزتر میشدی ، هر از گاهی ناخود آگاه دلم بدجوری تنگت میشد … به روی خودم نمیاوردم ، میگفتم : اینم میگذره … نگذشت … یک روز بهم گفتی که دل تو هم تنگه … گفتی که خیلی دلت تنگه ، گفتی که دوستم داری ، منم دوستت داشتم … سکوت کردم … هیچی نگفتم … میترسیدم ! از چی ؟ خودم هم نمیدونستم ، باز هم گذشت … دیدم بدون تو خیلی سخت شده ، بهت گفتم … بهت گفتم که همه چیز من هستی ، بهت گفتم چقدر دلم تنگه ، بهت گفتم که چقدر برای بودن باهات بی صبرم ، میترسیدم … یرسیدی چرا ؟ نمیدونستم … گفتی که ترس نداره ، باورم نمیشد … عاشق شده بودم ! اینقدر این کلمه رو توی کتابها و شعرها و گفته ها به سلاخه کشیدن که دیگه باورم نمیشد عشق وجود داشته باشه . فکر میکردم هوسی بیش نیست … نمیدونستم چه جوری فرار کنم ، کجا برم ، به کی بگم ، به خودت گفتم … گفتی که هست ، عشق هنوز هست ، هوس نیست ! دلم آروم شد … خیلی آروم شد ، تازه فهمیدم که دنیا چقدر قشنگه ، تازه فهمیدم که تا شقایق هست ، زندگی باید کرد … تازه فهمیدم که عاشق شدم و امید وصال قدرت هر کاری رو بهم داد ، هر کاری … آره ، عشق است و با امید رسیدن بهش ، کوه رو از جا میشه کند . چه حال و هوای عجیبی است … توی آینه لبخندی به خودم زدم و گفتم : هوس نیست ، عشق است و چقدر قشنگه …

فکر نکن از یادم رفتــــــی همــــــــــــــــیشه به یادتــــم …

  • 28 آوریل 2011
ادامه مطلب