مهربانم ! ای خوب !

یاد قلبت باشد …

یک نفر هست که اینجا شب و روز دعایش این است ،

زیر این تفت بلند …

هر کجا هستی به یادش باشی !

و دلت همواره محو شادی و تبسم باشد …

یک نفر هست که همه هستی و دنیایش را

با شکوه احساس تو پیوند زده …

و دلش میخواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد …

مهربانم ! ای خوب !

این بار یاد قلبت باشد ،

یک نفر هست که با تو به “خداوند” جهان نزدیک است …

 

در خاموشی به سوی تو می آیم ،

سکوت ستایش من است ،

سکوت نیایش من است ،

سکوت آیه های ستایش من است که برای تو میخوانم …

تو صدای سکوت را میشنوی

و پاسخ تو سکوت است !‌!!

سکوت ! سکوت ! سکوت !

 

چشمامو وقف تــو کردم ، دل به خلوت تــــو بستم ، هم ترانه پس کجایی ؟! من که مردم از جدایـی ، دل شکسته و غــریبم ، جون میدم اگـــه نیایی …

چه ساده با گریستن خویش زنده می شویم و چه ساده در میان گریستن می میریم و در فاصله ی این دو به سادگی چه معمایی می سازیم به نام زندگی …

خیال میکردم عشق عروسکی است که میتوان با آن بازی کرد ولی افسوس اکنون که معنی عشق را درک کرده ام فهمیده ام که خود عروسکی هستم بازیچه دست سرنوشت …

  • 13 مارس 2011
ادامه مطلب