سیرم از زندگی و از همه کس دلگیرم
آخر از این همه دلگیری و غم می میرم
پرم از رنج و شکستن، دل خوش سیری چند ؟
دیگر از آمد و رفت نفسم هم سیرم
هر که آمد، دل تنهای مرا زخمی کرد
بی سبب نیست که روی از همه کس می گیرم
تلخی زخم زبان و غم بی مهری ها
اینچنین کرده در آیینه هستی پیرم
بس که تنهایم و بی همنفس و بی همراه
روزگاریست که چون سایه بی تصویرم
دلم آنقدر گرفته است، خدا می داند
دیگر از دست دلم هم به خدا دلگیرم
——————————————————————————————
در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند، و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم…..
شاید این است دلیل تنهایی مان!!!
King Of Love
به این پست چند ستاره میدهید ؟ رای بدید
[کل: 0 میانگین: 0]
موضوع:
دستهبندی نشده