شعر های عاشقانه غمگین
عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت ….
فال روزانه – Daily Omen – شگفت زده خواهید شد
عکس نوشته اسم محمد,عکس پروفایل محمد
عکس نوشته اسم زهرا ، عکس پروفایل Zahra
عکس نوشته اسم رضا , عکس پروفایل اسم رضا
عکس نوشته اسم حسین,عکس پروفایل حسین
دانلود رمان دو نیمه ات برای من | اندروید ، PDF ، آیفون و جاوا
دانلود رمان داماد اجاره ای | اندروید ، PDF ، آیفون و جاوا
50 عکس برتر پروفایل عاشقانه ایرانی 1400
شعر های عاشقانه غمگین
عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت ….
هر بار رفتنی شدی، راهتو بستم تا نری
هر بار برگشتی به من، حس کردم از قبل دورتری
هر بار برگشتی به من، یه زخم تازهتر زدی
هر بار برگشتی ولی برای رفتن اومدی
این قدر تکرارم نکن، نذار برات عادت بشم
اگه نمیمونی نیا، نذار آلودهت بشم
اگه نمیمونی نیا، عاشقتر از اینم نکن
درگیر موندن نیستی، درگیر موندنم نکن
باید منو به تلخی نبودنت عادت بدی
شاید فراموشت کنم، باید بهم فرصت بدی
شعله نکش سوسو نزن، بذار خاموشت کنم
این دردو تازهتر نکن، شاید فراموشت کنم
این قدر تکرارم نکن، نذار برات عادت بشم
اگه نمیمونی نیا، نذار آلودهت بشم
اگه نمیمونی نیا، عاشقتر از اینم نکن
درگیر موندن نیستی، درگیر موندنم نکن
آرش محرابی
شعر حافظ برای آنهایی که عاشق هستند همیشه جایگاه خاص خودش را دارد. در این مطلب گلچین اشعار عاشقانه حافظ را گردآوری کردهای.
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
•
•
•
شبی مجنون به لیلی گفت : کای محبوب بی همتا
ترا عاشق شود پیدا ، ولی مجنون نخواهد شد
•
•
•
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم
•
ادامه ی اشعار در ادامه مطلب
خواجه مگو که من منم من نه منم نه من منم
گر تو تویی و من منم من نه منم نه من منم
عا شق زار او منم بی دل و یا ر او منم
با غ و بها ر او منم من نه منم نه من منم
یار و نگار او منم غنچه و خار او منم
بر سر دار او منم من نه منم نه من منم
لاله عذار او منم چاره ی کار او منم
حسن وجوار او منم من نه منم نه من منم
باغ شدم زورد او داغ شدم زگرد او
زاغ شدم ز درد او من نه منم نه من منم
آب گذشت از سرم بخت برفت از برم
ماه بریخت اخترم من نه منم نه من منم
لاف زدم ز جام او گام شدم ز گام او
عشق چه گفت نام او من نه منم نه من منم
روح مرا حیات ازو ذات مرا صفات ازو
فقر مرا ذکات از او من نه منم نه من منم
جان مرا جمالازو نفس مرا جلال ازو
عشق مرا کمال ازومن نه منم نه من منم
قرق شدم ز روح او بحر شدم ز نوح او
تا برسد فتوح او من نه منم نه من منم
دولت شید او منم باز سپید او منم
راه امید او منم من نه منم نه من منم
گفت برو تو شمس دین هیچ مگو از ان واین
تا شودت گمان یقین من نه منم نه من منم
در مقام حرف مهر خاموشی بر لب زدن
تیغ را زیر سپر درجنگ پنهان کردن است
ای سکندر تا به کی حسرت خوری بر حال خضر ؟
عمر جاویدان او ، یک آب خوردن بیش نیست !
اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
ای دیده ی گلچین به ادب باش که شبنم
از دور به حسرت نگران است در این باغ
مخند ای نوجوان زینهار بر موی سفید من
که این برف پریشان بر سر هر بام میبارد
ادامه تک بیتی ها در ادامه مطلب