گلهای بهشت سایبانت / یک دسته ستاره ارمغانت / یک باغ از گلهای نرگس / تقدیم وجود مهربانت .
تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو / تو شدی زندگی من ، همه یادم شده تو / یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود / می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو .
دستم از دستت جداست / این تمام ماجراست / دلخوشم شاید بیایی / فردا هم روز خداست .
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان / باید از جان بگذرد هرکه شود عاشقشان / روز اول که سرشتند ز خاکی گلشان / سنگی اندر گلشان بود ، همان شد دلشان .
زندگی را از درختان آموختم ، شکست را پذیرفتم و دوباره جوانه زدم .
ساحل دلت را به خدا بسپار ، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد .
قاصدک ! شعر مرا از بر کن ، برو آن گوشه ی باغ ، سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش و بگو باور کن ، یک نفر یاد تو را دمی از دل نبرد .
هر روز برایت رویایی باشد در دست ، نه دور دست ، عشقی باشد در دل ، نه در سر ، و دلیلی باشد برای زندگی نه برای روز مره گی .
یادت باشه زیر گند کبود / تو بودی و من و کلی آدمای حسود / تقصیر همون حسوداست که حالا / هستی ما شده یکی بود یکی نبود .
دوستی مثل درخته ، اینکه چقدر میتونه بلند بشه مهم نیست ، اینکه چقدر ریشه اش میتونه عمیق بشه مهمه .