پنجره، ! ای کاش باران می شدم
می چکیدم مهربان بر گونه ات
مثل یک صبح بهاری می شکفت
خنده رنگین کمان بر گونه ات
پنجره ! ای کاش باران می شدم
می نشستم بر نگاه خسته ات
با حکایت های شادی از نسیم
باز می شد اخم های بسته ات
پنجره! ای کاش باران می شدم
مثل یک موسیقی نرم و قشنگ
مثل یک اواز خوب و ماندنی
می شدم همراه با دلهای تنگ
به این پست چند ستاره میدهید ؟ رای بدید
[کل: 0 میانگین: 0]
موضوع:
شعر عاشقانه
با سلام دوباره مطالبتونو اگه بیشتر بذارید خیلی عالیه
خاطره-چشماشو بست ورفت-ضربه اینا یلی قشنگ بودن بیشتر ازینا بذارید واقعا ممنون
سلام دوست من برا یه مدت امکان گذلشتن مطالب بیشتر و ندارم
اما به زودی چشم سعی می کنم در روز چند متن بذارم
سلام بازم تشکر
ضربه خاطره چشماشو بستو رفت اینا خیلی خوب بودن بازم مثه اینا بذارید
عالی بود…خسته نباشی فقط بیشتر بزار بیشترو غمگینتر ..لطفا ب وب من هم سر بزنید ..