55555555 - تو
asheganeh.ir

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستی ام کرده ز آلودگی ها پاک

ای تپش های تن سوزان من

آتشی در سایه ی مژگان من

ای ز گندمزار ها سرشار تر

ای ز زرین شاخه ها پر بار تر

ای در بگشوده بر خورشید ها

در هجوم ظلمت تردید ها

با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست

این دل تنگ من و این بار نور؟

های و هوی زندگی در قعر گور؟

ای دو چشمانت چمنزاران من

داغ چشمت خورده بر چشمان من

پیشت اینت گر که در خود داشتم

هرکسی را تو نمی انگاشتم

درد تاریکیست درد خواستن

رفتن و بیهوده خود را کاستن

سر نهادن بر سیه دل سینه ها

سینه آلودن به چرک کینه ها

در نوازش ، نیش ماران یافتن

زهر در لبخند یاران یافتن

آه ای با جان من آمیخته

ای مرا از گور من انگیخته

چون ستاره ، با دو بال زرنشان

آمده از دور دست آسمان

جوی خشک سینه ام را آب ، تو

بستر رگ هایم را سیلاب ، تو

در جهانی اینچنین سرد و سیاه

با قدمهایت قدمهایم براه

ای به زیر پوستم پنهان شده

همچو خون در پوستم جوشان شده

گیسویم را از نوازش سوخته

گونه هایم از هرم خواهش سوخته

آه ، ای بیگانه با پیرهنم

آشنای سبزه واران تنم

آه ، ای روشن طلوع بی غروب

آفتاب سرزمین های جنوب

آه ،آه ای از سحر شاداب تر

از بهاران تازه تر ، سیراب تر

عشق دیگر نیست این، این خیرگیست

چلچراغی در سکوت و تیرگیست

عشق چون در سینه ام بیدار شد

از طلب پا تا سرم ایثار شد

این دیگر من نیستم، من نیستم

حیف از آن عمری که با من زیستم

ای لبانم بوسه گاه بوسه ات

خیره چشمانم به راه بوسه ات

ای تشنج های لذت در تنم

ای خطوط پیکرت پیرهنم

آه می خواهم که بشکافم ز هم

شادیم یک دم بیالاید به غم

آه، می خواهم که برخیزم ز جای

همچو ابری اشک ریزم های های

این دل تنگ من و این دود عود؟

در شبستان ، زخمه های چنگ و رود

این فضای خالی و  پروازها ؟

این شب خاموش و این آوازها؟

ای نگاهت لالائی سحر بار

گاهوار کودکان بی قرار

ای نفسهایت نسیم نیم خواب

شسته از من لرزه های اضطراب

خفته در لبخند فرداهای من

رفته تا اعماق دنیاهای من

ای مرا با شور عشق آمیخته

اینهمه آتش به شعرم ریخته

چون تب عشقم چنین افروختی

لاجرم شعرم به آتش سوختی

  • 18 ژوئن 2010
ادامه مطلب

هر گز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را…….گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو نیست بگو راست بگو…..مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم

گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده عاشقی بودم که میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کان نغمه سر دهم که… من شیدای تو وعاشقانه دوستت دارم

=======================
زندگیبرای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد . (پائولو کوئلیو )
=======================
عشق یعنی خون دل یعنی جفا عشق یعنی درد و دل یعنی صفا عشق یعنی یک شهاب و یک سراب عشق یعنی یک سلام و یک جواب عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز عشق یعنی عالمی راز و نیاز

  • 15 ژوئن 2010
ادامه مطلب

من ساده و بی رنگم / من عاشق دل تنگم / صد بار بزن قطع کن / من عاشق تک زنگم .

چشمانم در آسمان به جستجوی آخرین ستاره ی شب است و میروم به اوج ، کنار او ، ستاره ای که در سپهر آرزو ، یگانه تقدیر من است .

در چشمان کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد .

از دیروز به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس ! افسوس که تو به فرداها سفر کردی .

تنت همچون گلی زیبا و نیکوست / عزیزم ، بهترین ، میدارمت دوست / صدایت همچو آواز قناریست / بگو بی تو چگونه میتوان زیست ؟

خدایا به داده و نداده و گرفته ات شکر ، که داده ات نعمت است ، نداده ات حکمت و گرفته ات امتحان .

عشق یعنی التماس و انتظار / عشق یعنی بوسه ای بر دست یار / عشق یعنی پا و دل دنبال تو / عشق یعنی هرچه دارم مال تو / عشق یعنی خال و ابروی کمان / عشق یعنی یک تیمم یک نماز / عشق یعنی تا ابد با من بمان .

ای سیب سرخ غلتزنان در مسیر رود / یک شهر تا به من برسی عاشقت شده است / پر می کشی و وای به حال پرنده ای / کز پشت میله ی قفسی عاشقت شده است .

فراق یعنی دوری ، دوری یعنی دلتنگی ، دلتنگی یعنی تو و تو یعنی تموم دنیا !

شاخه با ریشه ی خود حس غریبی دارد / باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد / غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست دگر / با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد / خاک کم آب شده مثل کویر تشنه / شاید از جای دگر مزرعه شیبی دارد / سیب هر سال در این فصل شکوفا می شد / باغبان کرده فراموش که سیبی دارد .

  • 15 ژوئن 2010
ادامه مطلب

ای قاصدک عشق ز معشوقم چه خبر / ای سفیر هرچه مسافر ز معشوقم چه خبر / گر بدیدی رخ زیبای معشوقه ی من / خبرش کن ز احوال دل غم زده ی من .

عکس تو ، رو طاقچه ی قلب منه / بهترین خاطره ی عمر منه / دل اگه بخواد بیفته بشکنه / عکستو طوری گذاشتم نشکنه .

آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم / عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم .

ما زاده شده ایم که دوست بداریم کسانی که بر قلبمان زخم ایجاد نمودند .

هر آنکه از رفاقت دم میزند / ولی ناخودآگاه از خیانت دم میزند .

بچه که بودیم ، بچه بودیم ، بزرگ که شدیم ، بزرگ که نشدیم هیچ ، دیگه همون بچه هم نیستیم ، برای عشق پاک بچه گی هایم دلم تنگ است .

لای خاطرات تلخم یاد تو همیشه شیرین / تا ابد فکر تو هستم نازنین رفیق دیرین .

اگر نمک باعث شوریست عجب است که یار من این همه نمک دارد و شیرین است !

چرا غم ها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین شهرم ، بیا هی دوست با من باش که من تنهاترین تنهای شهرم .

چه می شد دستانم به دستانت گره می شد / چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد / چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد / چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد / چه می شد گل هایی را که هدیه دادم / در قلب تو سبد سبد عشق می شد .

  • 15 ژوئن 2010
ادامه مطلب

سه نوع گل داریم : یکی تو خونه ، یکی تو گلخونه ، یکی داره اس ام اس میخونه !

زندگی نیست به جز عشق ، به جز حرف محبت به کسی / ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی .

قلب تو هرجا باشد گنج تو هم همان است . (پائولو کوئیلیو)

به سلام ها دل نمی بندم ، از خداحافظی ها غمگین نمی شوم ، دیگر عادت کرده ام به تکرار یکنواخت دوری و دوستی خورشید و ماه .

خدایا اگر سوزم سزا باشد / اگر دردم دوا باشد / ازین بدتر کجا باشد / که من از یارم جدا باشم .

تو یعنی معنی عشق ، تو یعنی تصویر پاکی ، تو یعنی خود سادگی ، تو یعنی سراسر یکدلی ، تو یعنی آخر پاکبختی ، تو یعنی تماما دیوانگی ، تو یعنی تجلی دلدادگی ، تو یعنی دلیل رنج ، تو یعنی دلیل گریستن ، تو یعنی آرامش مطلق ، تو یعنی امروز رفته ، تو یعنی آرزوی فردا ، تو یعنی بی تو هرگز .

امشب که محتاج تو ام جای تو خالی است / فردا که می یایی به سراغم نفسی نیست .

بدون که همیشه چشم انتظارم ، بدون که تو خیالتم تنها نیستی ، بدون که یه جایی یه کسی همه ی دنیاش تو هستی ، اینو بدون که با فاصله ها هرگز کمرنگ نمیشی .

عشق یعنی پاک ماندن بسیار / آب ماندن در مسیر انجماد / در حقیقت عشق یعنی سادگی / در کمال برتری ، افتادگی .

خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگیه ، امیدوارم همیشه مسلح باشی !

  • 15 ژوئن 2010
ادامه مطلب